آيا خانه هاي مدينه،
در داشت؟
كسي از يك استاد
تاريخ در دانشگاه دمشق نقل مي كند كه خانه هاي مدينه
در عهد رسول(ص) و پس از آن نيز درهاي لنگه دار چوبي
نداشت بلكه فقط پرده هايي بود كه از درها آويزان مي
شد.
مي گويد:پس چگونه
زهرا(س) بين در و ديوار فشرده شد؟! و چگونه آتش چوب در
شعله ور گرديد؟!
پيغمبر(ص) در بازگشت از يكي سفرهايش
به خانه فاطمه(س) آمد پرده اي بر در خانه ديد كه علي (ع) به فاطمه(س) اهدا كرده، پيغمبر (ص) از در خانه برگشت. فاطمه(ص) دانست
كه چرا پدرش برگشته است. پرده را به حسن و حسين داد تا
به پدرش بدهند كه پيغمبر (ص) با آن هر كار كه مي خواهد
بكند.
پيغمبر (ص) فرمود:
پدرش به فدايش.
اين دلالت دارد كه
ورودي خانه هاي مدينه فقط پرده است.
شايد ادعاي اينكه
خانه هاي مدينه در چوبي نداشت، يك مزاح باشد كه منظور
گوينده صرفاً يك بازي و شوخي دوستانه با برادران يك دل
و آرام كردن فضاي موجود پس از مدتي كدورت و ناراحتي
بوده است. اين مزاح ما را بر آن داشت تا دهها و بلكه
صدها متن جمع آوري كنيم كه دلالت دارد در عهد رسول
خدا(ص) و دوره هاي پس از آن، ورودي خانه هاي مدينه
درهاي لنگه دار، قابل باز و بسته شدن، و قابل شكستن
وسوختن داشت و به وقت لزوم قفل مي كردند و مراجعان در
مي زدند.
اين درها قفل وكليد، و
حلقه هايي داشته كه با آن در مي زدند. گاهي اين درها از چوب عرعر، و ساج بود، چنانكه در خانه عايشه از آن
بود، و گاهي از شاخ و برگ خرما، و گاهي از نوعي چوب
ديگر. گاهي اوقات،بر اين درها پرده مي زدند.
استدلال به حديثي كه مي گويد: رسول
خدا(ص) در بازگشت از سفري بر در خانۀ فاطمه(س) پرده اي ديد، از آن تعجب نكرد، در دلالت بر مطلوب كافي
نيست. چه درها عموماً هم لنگه هاي چوبي داشت و هم پرده
كه وقتي در باز مي شد، پرده آويزان مي ماند. روايات
زير بدين مطلب اشاره دارد:
ابوذر از رسول خدا(ص)
«اگر مردي از در بدون پرده، گذر كرد و به داخل خانه
نظر كرد، گناهي بر او نيست، گناه بر اهل خانه است».
در حديثي از امام
صادق (ع)آمده: «پيغمبر (ص) دستور داد كه هر كه در
خانه است جز علي بيرون رود. فاطمه در آن موقع بين در و
پرده بود...».
مهاجمان وارد خانه نشدند پس چگونه زهرا(س)
را زدند ؟!
بلايايي كه بر زهرا س) وارد شد نياز به
ورود به خانه نداشت. زهرا(س) بين در ديوار فشرده شد. سپس مهاجمان بدون اينكه وارد
خانه شوند، او را زدند. اين صريح رواياتي است كه از اين حادثه سخن گفته اند.
زدن زهرا(س) و سقط جنين او يك امر عادي نيست بلكه يك حادثه وحشتناك
است كه هيچ مسلمان درست ايماني نمي تواند آن را
بپذيرد. و اگر ترس از شمشير و تازيانه نبود، فرياد
اعتراض سر مي دادند و به آنان پشت مي كردند.
نه به مصلحت حاكمان
است و نه به مصلحت دوستداران و محبانشان كه مردم اين
واقعه را براي هم نقل كنند و از جزئيات آن آگاه شوند.
لذا به خود و ديگران اجازه نمي دادند كه آن را نقل
كنند و زبان به زبان بگردد بلكه ديده ايم برخي نقل اين
قضيه را جرم مي دادند كه كيفرهايي براي ناقل آن در پي
دارد.