loading...
حجاب هدیه الهی
معصومه صمدی مقدم بازدید : 96 یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
عفاف و حجاب ارزش است ،چرا بعضی ها امروز عاشق و معشوق می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنن

 ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود!

 من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

 من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !

 من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !


 

من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ،بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : ASL?

 من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی هاامروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !

 

معصومه صمدی مقدم بازدید : 73 یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

مدگرایی روحیه خاصی است كه برخی زنان به آن مبتلا می‌شوند. مدگرا سعی دارد همواره از تازه‌های لباس و آرایش مطلع شود و با هر زحمت و قیمتی كه هست از آنها بهره گیرد. مدگرایی در جامعه نتیجه غلبه شهوت و تنوع طلبی افراطی است كه فراموشی دین و عقل را به همراه دارد. شهوت لباس، زنان و دختران مدگرا را به اسارت مدسازان درآورده است. مدسازان پشت پرده كه با تحقیقات وسیع و روان‌شناسی لازم به ارایه مدهای جدید می‌پردازند به گونه‌ای به طراحی مدل‌های كفش، لباس و قیافه زنان می‌پردازند كه پوچی، اسارت، مصرف و تحریك‌آمیزی آنها جهت اغفال جوانان و جو غفلت در جامعه مورد توجه و بلكه از اركان نوآوری‌های آنها باشد.

مد گرایی ، شلوار تنگ ، مانتو کوتاه ،  دختران با حجاب

سخن با چنین زنانی این است كه غالب مدهای ساخته غرب نظیر لباس‌های تنگ با اصول اخلاقی و بهداشتی مغایرت دارند چه اینكه لباس‌های تنگ مانع جریان صحیح خون و تنفس پوستی می‌شوند وانگهی اگر زندگی آدمی به گشتن در خیابان‌ها، بررسی مدها، تازه‌های لباس و امثال آن بگذرد پس مسوولیت انسانی، آرمان الهی، سعادت اخروی و بسیاری از حقایق و ارزش‌های الهی و خلاصه هدف آفرینش آدمی و جهان پس از مرگ چه خواهدشد؟ زنان غربی این زندگی را طی كردند و نتیجه آن چیزی جز سقوط آنها نبود.

معصومه صمدی مقدم بازدید : 56 یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
يكى از مسائل بسيار مهم كه در اسلام براى زنان به آن تأكيد و سفارش شده مسئله حجاب است، حجاب براى زن به اتّفاق علما دين واجب مى‏باشد و آيات متعدّد در اين باره داريم كه بذكر دو تا آن بسنده مى‏شود.

آيه اوّل:
«قُل للمُؤمنات يَغُضُضنَ من ابصارهنّ و يحفُظنَ فروجهن و لايبدين زينتهنّ الّا ظهر منها، و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ و لايبدين زينتهنّ...»(1)
همه فقها و دانشمندان اسلامى و مفسّران اتّفاق نظر دارند كه اين آيه دلالت دارد كه بر زنان واجب است بدن و موى خود را از نامحرمان بپوشاند.(2)
توضيح اينكه در اين آيه شريفه به پنج موضوع در رابطه با حجاب و حفظ حريم عفّت تصريح شده است.
1- زنان ديدگان خود را از نامحرمان فرو خوابانند. «يغضُضْنَ من ابصارهنّ».
2- زنان دامان خود را از هرگونه عوامل بى‏عفّتى حفظ نمايند. «و يحفُظْنَ فروجهنّ».
3- زنان زينت خود را جز آن مقدار كه بطور قهرى آشكار است آشكار نسازند. «و لايبدين زينتهنّ الّا ماظهر منها».
4- زنان بايد روسرى خود را به سينه خود بيفكنند. «وليضربن بخمروهنّ على جيوبهنّ».
5- بار ديگر در قسمت پايان جمله فوق آمده. «و لايبدين زينتهنّ».
منظور از زينت چيست؟
زينت به معناى زيبايى، مقابل زشتى، و شامل هر نوع زينت طبيعى و عارضى، خواهد شد.
در تفاسير، براى زينت معانى مختلف ذكر نموده‏اند. در تفسير نمونه، آمده است: «حق اين است كه منظور از زينت‏آلاتى است كه روى بدن قرار گرفته‏اند، طبيعى است كه آشكار كردن چنين زينتى توأم با آشكار كردن اندامى است كه زينت بر آن قرار دارد».
بنابراين، زنان حق ندارند زينت‏هايى را كه معمولاً پنهان است آشكار سازند، هرچند اندام‏شان نمايان نشوند. به اين ترتيب، آشكار كردن لباس‏هايى زينتى مخصوص كه در زير لباس عادى يا در زير چادر مى‏پوشند مجاز نيست، چون قرآن از آشكار كردن چنين زينت‏هايى نهى كرده است.(3)

معصومه صمدی مقدم بازدید : 75 یکشنبه 03 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

قبر فاطمه(س) كجاست؟!

 

ائمه(ع)جاي قبر فاطمه(س)  را به شيعيان خود نشان ندادند در حالي كه امام صادق (ع) قبر اميرالمؤمنين (ع)را آشكار كرد. همين گونه ساير امامان (ع) نيز جاي قبرشان را به شيعيان خود نشان دادند مگر قبر زهرا(س)كه شيعيان حاضر در تشييع و تدفين فاطمه(س) مثل: عمار و ابوذر و سلمان و عباس و عقيل و ديگران نيز در وفاداري با زهرا(س) و به واسطۀ محبتي كه به او داشتند. قبر او را به احدي نشان ندادند.


معصومه صمدی مقدم بازدید : 54 یکشنبه 03 اردیبهشت 1391 نظرات (3)

آيا خانه هاي مدينه، در داشت؟

 

كسي از يك استاد تاريخ در دانشگاه دمشق نقل مي كند كه خانه هاي مدينه در عهد رسول(ص) و پس از آن نيز درهاي لنگه دار چوبي نداشت بلكه فقط پرده هايي بود كه از درها آويزان مي شد.

مي گويد:پس چگونه زهرا(س) بين در و ديوار فشرده شد؟! و چگونه آتش چوب در شعله ور گرديد؟!

 پيغمبر(ص)  در بازگشت از يكي سفرهايش به خانه فاطمه(س) آمد پرده اي بر در خانه ديد كه علي (ع) به فاطمه(س) اهدا كرده، پيغمبر (ص) از در خانه برگشت. فاطمه(ص) دانست كه چرا پدرش برگشته است. پرده را به حسن و حسين داد تا به پدرش بدهند كه پيغمبر (ص) با آن هر كار كه مي خواهد بكند.

پيغمبر (ص) فرمود: پدرش به فدايش.

اين دلالت دارد كه ورودي خانه هاي مدينه فقط پرده است.

شايد ادعاي اينكه خانه هاي مدينه در چوبي نداشت، يك مزاح باشد كه منظور گوينده صرفاً يك بازي و شوخي دوستانه با برادران يك دل و آرام كردن فضاي موجود پس از مدتي كدورت و ناراحتي بوده است. اين مزاح ما را بر آن داشت تا دهها و بلكه صدها متن جمع آوري كنيم كه دلالت دارد در عهد رسول خدا(ص) و دوره هاي پس از آن، ورودي خانه هاي مدينه درهاي لنگه دار، قابل باز و بسته شدن، و قابل شكستن وسوختن داشت و به وقت لزوم قفل مي كردند و مراجعان در مي زدند.

اين درها قفل وكليد، و حلقه هايي داشته كه با آن در مي زدند. گاهي اين درها از چوب عرعر، و ساج بود، چنانكه در خانه عايشه از آن بود، و گاهي از شاخ و برگ خرما، و گاهي از نوعي چوب ديگر. گاهي اوقات،بر اين درها پرده مي زدند.

استدلال به حديثي كه مي گويد: رسول خدا(ص) در بازگشت از سفري بر در خانۀ فاطمه(س) پرده اي ديد، از آن تعجب نكرد، در دلالت بر مطلوب كافي نيست. چه درها عموماً هم لنگه هاي چوبي داشت و هم پرده كه وقتي در باز مي شد، پرده آويزان مي ماند. روايات زير بدين مطلب اشاره دارد:

ابوذر از رسول خدا(ص) «اگر مردي از در بدون پرده، گذر كرد و به داخل خانه نظر كرد، گناهي بر او نيست، گناه بر اهل خانه است».

در حديثي از امام صادق (ع)آمده: «پيغمبر  (ص) دستور داد كه هر كه در خانه است جز علي بيرون رود. فاطمه در آن موقع بين در و پرده بود...».

مهاجمان وارد خانه نشدند پس چگونه زهرا(س) را زدند ؟!

بلايايي كه بر زهرا س) وارد شد نياز به ورود به خانه نداشت. زهرا(س) بين در ديوار فشرده شد. سپس مهاجمان بدون اينكه وارد خانه شوند، او را زدند. اين صريح رواياتي است كه از اين حادثه سخن گفته اند.

زدن زهرا(س) و سقط جنين او يك امر عادي نيست بلكه يك حادثه وحشتناك است كه هيچ مسلمان درست ايماني نمي تواند آن را بپذيرد. و اگر ترس از شمشير و تازيانه نبود، فرياد اعتراض سر مي دادند و به آنان پشت مي كردند.

نه به مصلحت حاكمان است و نه به مصلحت دوستداران و محبانشان كه مردم اين واقعه را براي هم نقل كنند و از جزئيات آن آگاه شوند. لذا به خود و ديگران اجازه نمي دادند كه آن را نقل كنند و زبان به زبان بگردد بلكه ديده ايم برخي نقل اين قضيه را جرم مي دادند كه كيفرهايي براي ناقل آن در پي دارد.


معصومه صمدی مقدم بازدید : 75 یکشنبه 03 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

پوشش از نامحرم

عمران بن حصين ميگويدروزي پيامبر) به من فرمود: با من به خانه فاطمه(س) نمي آيي! عرض كردم: چرا يا رسول الله مايل به اين كار هستم. با هم به طرف منزل فاطمه (س) رفتيم. در زديم و پيامبر از فاطمه رخصت خواست به فاطمه(س) اجازه ورود داد. رسول خدا (ص) فرمود: آيا با كسي كه همرا من است داخل شوم؟ فاطمه (س) گفت: جز پارچه اي پشمين وسيله اي براي پوشش وستر خود ندارم. رسول خدا (ص) دستور پوشش دادند كه چنين و چنان خود را بپوشان تا وارد شويم فاطمه(س) عرض كرد: چيزي كه سرم را بپوشاند ندارم، پيامبر پارچه اي كهنه به همراه داشت، فرمود: با اين پارچه سرت را بپوشان، پس فاطمه(س) خود را پوشاند و ما وارد شديم.


معصومه صمدی مقدم بازدید : 121 چهارشنبه 23 فروردین 1391 نظرات (0)


درباره‏ ى شخصيت ممتاز زهراى اطهر (ع)، گفتارها و نوشتارها و اظهارنظرها، چه از دوست و چه از دشمن- به ويژه دشمن دانا و با انصاف- بسيار فراوان است. در جهان انديشه و علم و پژوهش، وجود ذي جود فاطمه (ع)، محور برخورد آراء و افكار گوناگون گرديده و ميدان‏ هاى گسترده‏اى را براى قلم‏ فرسايى‏ هاى پرشور ايجاد كرده است .

 ده ها كتاب مختلف، از نويسندگان و متفكران اطراف و اكناف جهان موجود است، كه در فصل فصل هر كدام از اين كتب و رسالات، شخصيت و زندگى پربار و افتخارآميز آن حضرت، از ابعاد مختلف مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است .

«سليمان كتانى» نويسنده و شاعر و اديب مسيحى است كه داراى تأليفات مشهور و موفقى در چهره ‏نگارى شخصيت هاى اسلامى است. وی با نوشتن كتابى تحت عنوان «الإمام على نبراس و متراس» در مسابقه ای که با شرکت نویسندگان چیره دستی توسط یک کتابخانه، برگزار شده بود ؛ برنده جایزه اول شد .

بار دوم، همان كتابخانه، نگارش كتابى را در مورد شخصيت درخشان بانوى بزرگ اسلام، فاطمه زهرا (ع) به مسابقه گذاشت و نويسندگان و محققان و شخصيت‏هاى علمى و ادبى متعددى در اين مسابقه شركت کردند. اين بار نيز نويسنده‏ مسيحى نامبرده با نوشتن كتابى تحت عنوان «فاطمة الزهرا، وترٌ فى غمدٍ» (فاطمه زهرا، زهى در نيام) مقام نخست را به خود اختصاص داد و برنده‏ ى جايزه شد.
گرچه در اين گزينش ‏ها، در مرحله‏ ى اول احتمال تشويق كردن يك فرد مسيحى كه در عالم مسايل اسلامى به تحقيق و نگارش پرداخته است بى‏ وجه نيست. و باز گرچه همين امر، در صورتى كه نوشته ‏هاى شركت‏ كنندگان در مسابقه در سطح مساوى و برابر قرار داشته باشند، خود مى‏ تواند مجوز برنده شدن يك فرد مسيحى در مسابقه باشد، ولى با مطالعه‏ى كتاب مزبور روشن مى ‏شود كه اين حد اطلاعات و آگاهى و اين شور و حماسه قابل تحسين است كه يك فرد بيگانه و خارج از اسلام، آنچنان از غناى فرهنگى و ادبى و احساسى و عاطفى سرشار باشد كه در مورد يك شخصيت اسلامى كتاب بنويسد، و در جمع نويسندگان مسلمان شركت جويد و عرض وجود كند و تا حدود زيادى هم به حقيقت مطلب برسد.

لذا اگر كتاب او حائز مقام اول و برنده‏ ى جايزه مى ‏گردد، جاى حرفى و بحثى نيست، چرا كه شخصيت زهرا اطهر (ع) يك شخصيت جهانى و الهى است كه عموم مردم در مورد او حق اظهار نظر و قلم فرسايى دارند، و سخن دوست را، از هر زبان و قلمى كه انسان بشنود و بخواند، زيبا و پسنديده است و مصداق «الفضل ما شهدت به الأعداء» خواهد بود.

امروزه كه شخصيت جميله بوپاشاها، اينديرا گاندى‏ ها، فلورانس ‏ها، اليزابت‏ ها و بنت‏ الهدى‏ ها و نظاير آن در سطح وسيعى از جهان مورد تجزيه و تحليل قرار مى‏گيرد، آيا جا ندارد كه شخصيت فوق‏ العاده والاى اين بانوى بزرگ اسلامى در عرصه‏ ى جهانى مورد معرفى و شناسايى قرار گيرد ؟

نويسنده‏ ى مورد بحث، درباره‏ ى شخصيت زهرا، شعر و حماس به كار مى‏ برد، سمفونى احساساتش اوج مى‏گيرد و بهترين شورها و عواطف شاعرانه را نثار او مى‏ كند . . .

او در آغاز كتابش مى‏ نويسد: «فاطمه‏ ى زهرا (ع) مقامى والاتر از آن دارد كه سندهاى تاريخى و روايتى به سوى او اشاره كنند، و گرامى‏ تر از آن است كه شرح حال گونه‏ ها به جانب وى راهنما باشند. فاطمه (عليهاالسلام) را همين چهارچوب كافى است كه: وى دختر محمد (ص) و همسر على (ع) و مادر حسن و حسين (ع) و بزرگ بانوى جهان است». (1)

و در پايان كتابش مى ‏گويد: «فاطمه، اى دخت مصطفى! اى روشن‏ ترين چهره‏اى كه زمين را بر روى دو كتف خود بلند كرد، تو جز دو نوبت براى زمين لبخند نزدى: يك بار در سيماى پدر، آن دم كه در بستر آرميده بود و تو را مژده‏ ى قرب وصل مى‏ داد لبخند زدى. و لبخندى ديگر، بدان هنگام گرداگرد لبان تو مى‏ گرديد كه جان بر لب داشتى و واپسين دم خويش را فروفرستادى... تو هميشه با محبت زيست كردى،تو با پاكى و پاكدامنى زيستى، براى پاكيزه ‏ترين مادرى كه دو ريحانه زادى و پروردى و بر قامت آن دو جامه‏اى از خز بخشندگى پوشاندى... تو زمين را همراه با لبخندى استهزا آميز رها كردى و به ابديت پيوستى، اى دختر پيامبر! اى همسر على! اى مادر حسن و حسين،و اى بزرگ بانوى بانوان همه جهان ها و اعصار» (2)

و باز در جاى ديگر مى‏ نويسد: «قهرمانى نيرويى نيست كه مستند به تن و بازو باشد، يا مستند به تاج و تخت، بلكه قهرمانى چيزى است كه منطق عقل، رشد و فهم را به كار گيرد، آنگاه هدف‏ ها را تعيين كند و برنامه را ترسيم نمايد. و قهرمانى زهرا، چيزى جز اين معنى بزرگ نبود. از اين رو از هر چه عامل روشنايى ديگران مى‏ شد بهره گرفت، بى آنكه بازوان ناتوان و نزار، و پهلوهاى لاغر و نحيف وى در اين خواست از مؤثر باشد». (3)

1.       كتاب «فاطمة الزهراء وترٌ فى غمد»، پيشگفتار، ص 3

2.       ص 205 ترجمه‏ى همان كتاب .

3.       ص 211 همان ترجمه .

معصومه صمدی مقدم بازدید : 77 یکشنبه 20 فروردین 1391 نظرات (0)

دخترم با تو سخن مي گويم ‏ 
زندگي درنگهم گلزاريست ‏ 
و تو با قامت چون نيلوفر،شاخه ي پر گل اين گلزاري ‏ 
من به چشمان تو يک خرمن گل مي بينم ‏ 
گل عفت ، گل صدرنگ اميد ‏ 
گل فرداي بزرگ 
گل فرداي سپيد 
چشم تو اينه ي روشن فرداي من است ‏ 
گل چو پژمرده شود جاي ندارد در باغ ‏ 
کس نگيرد زگل مرده سراغ 
دخترم با تو سخن مي گويم ‏ 
ديده بگشاي و در انديشه گل چينان باش 
همه گل چين گل امروزند ‏ 
همه هستي سوزند ‏ 
کس به فرداي گل باغ نمي انديشد ‏ 
انکه گرد همه گل ها به هوس مي چرخد ‏ 
بلبل عاشق نيست ‏ 
بلکه گلچين سيه کرداريست ‏ 
که سراسيمه دود در پي گل هاي لطيف ‏ 
تا يکي لحظه به چنگ ارد و ريزد بر خا ک 
دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک ‏ 
تو گل شاداي ‏ 
به ره باد مرو ‏ 
غافل از باد مشو 
اي گل صد پر من ‏ 
همه گوهر شکنند ‏ 
ديو کي ارزش گوهر داند ‏ 
دخترم گوهر من ، گوهرم دختر من 
تو که تک گوهر دنياي مني ‏ 
دل به لبخند حرامي مسپار دزد را دوست مخوان ‏ 
چشم اميد به ابليس مدار ‏ 
اي گوهر تابنده بي مانند ‏ 
خويش را خار مبين ‏ 
اري اي دخترکم ‏ 
اي سراپا الماس از حرامي بهراس ‏ 
قيمت خود مشکن ‏ 
قدر خود را بشناس ‏ 
قدر خود را بشناس                                            

 

      شعر از مهدی سهیلی

 

معصومه صمدی مقدم بازدید : 71 یکشنبه 20 فروردین 1391 نظرات (0)

 در آیه ای از قران آمده:

و لا یبدن زینتهن الا ما ظهر منها.

زنان می بایست زیبای ها و خوشایندی های خود را آشکار نسازند.جز مقداری(مانند دست ها تا مچ).

و در جای دیگری می فرماید:

و لا یبدین زینتهن ال..........

زنان باید  زینت های خودشان را جز بر افرادی که محرمشان هستند به طور عمد ظاهر نسازند

معصومه صمدی مقدم بازدید : 63 یکشنبه 20 فروردین 1391 نظرات (1)

1-آرامش روانی

اولاً :چگونگی پوشش با ارزش مداری و سلامت روانی ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد و کسانی که دچار نا آرامی و عدم خود باوری هستند ،به خود آرایی بیش از حد و ناهنجار روی می‌آورند .چرا که زیبایی نیروهای درونی خویش را کافی نمی‌بینند .

ثانیاً :آزادی معاشرت‌های بی بند و بارو نمایش جنسیت زن در اجتماع ،هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را زیاد می‌کند .از سوی دیگر غریزه جنسی نیز غریزه‌ای نیرومند است که هر چه اطاعت شود سرکش‌تر می‌شود .

ثالثاً :تقاضای نا محدود خواه نا خواه انجام نشدنی است و دست نیافتن به آن منجر به اختلالات روحی و روانی می‌شود .

جامعه نیازمند عنصر کاری و فعال است و بی بند و باری ، نیروی کار و فعالیت‌های صحیح اجتماعی را فلج و نابود می‌کند

2- استحکام پیوند خانواده
اختصاص یافتن به محیط خانوادگی و به صورت ازدواج مشروع ، پیوند زن و شوهر را محکم می‌کند در حالی که در سیستم‌های آزاد ،رقیب و مزاحم ، امنیت خاطر زوجین را از بین می‌برد .

3- استواری اجتماع جامعه نیازمند عنصر کاری و فعال است و بی بند و باری ، نیروی کار و فعالیت‌های صحیح اجتماعی را فلج و نابود می‌کند .                                                                                                                                              
زمانی چرخه اقتصاد و تجارت و فرهنگ جامعه خوب به چرخه در می‌آید که لذت‌های جنسی در چهارچوب زمان و مکان و در حریم خانواده قاعده‌مند و قانونمند شده باشد و این چرخه را آلوده نکند . اما وقتی مسائل جنسی وارد محیط‌های کار شد ، موجبات رکورد فعالیت‌های اجتماعی و انحطاط اخلاقی فراهم خواهد شد .

4 – ارزش و احترام زن
اگر زن در معرض دید نامحرم قرار بگیرد ، جنسیت را بر انسانیت غلبه می‌کند و زن مورد استثمار جنسی قرار می‌گیرد .
حجاب ، ضریب امنیتی و اطمینان اجتماعی را بالا می‌برد . زنان به راحتی می‌توانند به برخی امکانات نظیر ارتقاء در تحصیل ، دانش سیاسی ، حضور در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی دسترسی پیدا کنند

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 40
  • بازدید کلی : 6,365